آيا اين تقدير منه؟؟؟؟؟
تا روزها در جاده دلتنگی بنشينم و
افسوس دوری تو را بخورم؟؟
درختان جاده زندگيم در حال خشك شدن هستند.
افسوس كه تو ديگر در كنارم نيستی
افسوس كه سرنوشت برای ما جدايی را رقم زده .
افسوس كه هرچه بدوم و بدوم تو دور و دورتر می شوی
گفتی ما بدون هم خوشبخت تريم اما....
...........................
اما خوشبختی من در با تو بودن بود
افسوس كه خوشی ها تمام شد
افسوس كه باهم بودن ها تمام شد
اما اگر تو بدون من خوشبختی
دوری را تحمل می كنم
....................
من و تو دو خط موازی بوديم كه هرگز نقاشی پيدا نشد
تا دو سر ما را عاشقانه به هم برساند
و تا آخر اين دنيا موازی خواهيم ماند.
لعنت به تنهایی ...
نظرات شما عزیزان: